پدربزرگ نگاهش را از نقطهاي كه به آن خيره مانده بود گرفت و لحظاتي به قد و قامت ماندانا كه شباهت زيادي به جوانيهاي مادربزرگش داشت انداخت و گفت: عزيزدلم! خورشيد هيچوقت نسبت به من بيمهر نبوده، خورشيد سراسر وجودش از عشق لبريز بود... اين من بودم كه هيچوقت عشق او را نفهميدم...
خورشيد دنيايي از احساس بود، دنيايي از وفاداري به عشق... اين من بودم كه هيچوقت سعي نكردم آنچه كه او ميخواهد باشد...
| نويسنده | شادي داوديهزاوه |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 640 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.5 * 2.6 * 21.5 |
| وزن | 723 |
| سال چاپ | 1394 |
هنوز نظري ثبت نشده است