يكي از نامآورترين شاعران دنياي ادبيات و يكي از نخبگان و بزرگان عرفان اسلامي، اين اشعار بي نظير را در اوج دانش و حالتي از مستي و بيخودي خلق كرده است. خواندن اشعار او تجربهاي عميق و معنوي براي خوانندهاش در بر خواهد داشت.
جلالالدين محمد رومي (بلخ 1207م قونيه 1273م)، پدرش بهاالدين ولد، عالم برجسته الهيات در زمان خويش بود كه شاگردان و مريدان بسيار داشت. چند سال پس از تولد جلالالدين، آنها موطن خود بلخ را به سمت غرب ترك كردند و در قونيه اقامت گزيدند.
طبق روايات بهاالدين، دوستي شاعر و عارف داشت به نام فريدالدين عطار كه آيندهاي بس معنوي را براي جلالالدين جوان پيشگويي كرده بود.
پس از مرگ بهاالدين، پسرش جلالالدين راه او را ادامه داد و كلاسهاي درس و وعظ را به دست گرفت تا آن زمان كه شمسالدين تبريزي پاي به قونيه گذاشت. و راهنماي معنوي وي گشت. شمس با ورودش به زندگي مولوي موجب تغييرات بسيار اساسي و شگرفي در وي شد به طوري كه مولوي مجلس درس و وعظ را رها كرد و درست در همين زمان بود كه به شاعري بينظير مبدل گشت شاعري كه هزاران بيت اشعار خلسهآميز خلق كرد و مجموعه عظيم و بي نظيري به ادبيات غني فارسي اضافه كرد.
نويسنده | مولانا جلال الدين محمد مولوي |
قطع | پالتويي |
نوع جلد | گالينگور |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 1376 |
نوبت چاپ | 6 |
ابعاد | 11.5 * 4 * 19 |
وزن | 870 |
سال چاپ | 1395 |
هنوز نظري ثبت نشده است