اين كتاب دربارة شخصيت، سخنان و انديشة شمس تبريزي، پير و پيرو، مريد و مراد، شورآفرين و واژگونگر مولانا جلالالدين محمد مولوي است. شمس تيريزي به مناسبت رابطة خلاقش با مولوي يكي از شگفتانگيرترين شخصيتهاي تاريخ ادب ايران است. با اين وجود هنوز به درستي معلوم نيست كه او چگونه و در چه خانداني زاده شده است، به چه كيفيت و دقيقاَ چه مدت زندگي كرده است و سرانجام در كجا و چه سان بدرود زندگي گفته است. نويسندة كتاب آنچه را كه براي نماياندن خصوصيات اخلاقي، شخصيت و درك زندگاني شمس سودمند بوده، از سه منبع عمده برگزيده و براي تأليف كتاب خود بازسازي نموده است. اين سه منبع عبارتند از: 1- مثنوي ولد يا ولدنامه، اثر بهاءالدين سلطان ولد فرزند مولوي كه خود شمس را ديده و زندگاني پدر خويش و برخورد او را با شمس به مثنوي سروده است.
2- مناقبالعارفين اثر شمسالدين محمد افلاكي، وي از معاصران مولانا و فرزند او سلطان ولد به شمار ميرود. 3- رساله در احوال مولانا جلالالدين، اثر فريدونبن احمد سپهسالار، وي از عارفاني به شمار ميرود كه محضر مولانا را شخصاَ درك نمودهاند.
نويسنده | ناصرالدين صاحبالزماني |
قطع | رقعي |
نوع جلد | گالينگور |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 884 |
نوبت چاپ | 27 |
ابعاد | 14.8 * 3 * 21.5 |
وزن | 1065 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است