حالا حس ميکرد داخل کليسايي است، اما کليسايي بناشده بر پايههاي وحشت، چون حالا ديگر نالههاي پراکنده هرازگاهي شدت ميگرفتند، در مکانهايي همانقدر نزديک که دور، نالههايي آرام و در عينحال نافذ، نالههايي که خطر تبديلشدن به نعره را داشتند...نالههايي که يکبار براي هميشه مرد را فلج کردند قبل از آنکه اولين چهره را ببيند: زني را در سکرات موت. دور و دورتر، با فضاي اسرارآميز آخرالزمانياش، يادآور آثار کافکاست. تصويرپردازيهاي غريب و مهيبش آثار برخي نقاشان سوررئاليست و روايتش برخي آثار ديويد لينچ را تداعي ميکند. هفتهنامه? پابليشرز ويکلي آن را «کابوسي پرتبوتاب و پرقدرت» توصيف کرده، «شاهکاري فراموشنشدني از يکي از تأثيرگذاترين رماننويسان معاصر کلمبيا» که شمار رمانهايش از عدد ده فراتر رفته و جوايز ادبي بسياري نصيبش کرده است.
نويسنده | اوليو روسرو |
قطع | پالتويي |
مترجم | پژمان طهرانيان |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 132 |
ابعاد | 11.5 * 19.5 * 0.6 |
وزن | 159 |
سال چاپ | 1404 |
هنوز نظري ثبت نشده است