| اگر حتي شده يک بار به چيزي مشکوک ميشدي، اگر به ذهنت خطور ميکرد که فقط يک بار، حتي يک لحظه، نگاهم کني، واقعاً نگاهم کني، با همان اشتياقي که به بدنم نگاه ميکردي، بدني که حتي بهتر از خودم ميشناختي، احتمالاً متوجه ميشدي که ناخواسته چقدر آزارم دادي و به احتمال زياد متوجه ميشدي که سعي ميکردم از رنج و عذاب مبهم اما بياماني مطلعت کنم که با خاطرات بيپايانت به من ميدادي...
| بچهآهو داستان شکلگيري يک عفريت، يک هيولاست، داستاني درباره اينکه چگونه مشقات و محنتهاي متوالي، سردرگمکننده و نفرتزاي قرن بيستم مجارستان _ و مهمتر از همه بحران ويرانگر فقر، بحران تبعيض طبقاتي و کينتوزي ميان طبقات اجتماعي _ موجب برآمدن اين هيولاها و عفريتها ميشود.
اَسيمتوت
| بچهآهو دستاوردي است بزرگ از نظر قيدوبند و تنگناي مفرط روايت؛ روايتي که در جستوجوي مفرّي است ميان نياز به حرفزدن و ميل به سکوت. اِستِر دقايق زندگياش و عواطف ژرفش را چند صد صفحه از ما پنهان ميکند، و اينگونه باعث ميشود خواننده با پوست و گوشت و استخوان ازخودبيگانگيِ او و بيزاري و بيگانگياش از ديگران را احساس کند.
نيويورکر
نويسنده | ماگدا سابو |
قطع | پالتويي |
مترجم | نصراله مرادياني |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 336 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 9 * 18 * 2 |
وزن | 250 |
سال چاپ | 1403 |
هنوز نظري ثبت نشده است