در اثرگذاري فرهنگ هيچ شکي نيست. اما چطور بايد فرهنگ را شکل داد؟ چطور بايد در ذهن افراد نهادينه‌اش کرد؟ و وقتي راهش کج شد، چطور بايد اصلاحش کرد؟ کارکرد فرهنگ در شرايط مختلف چگونه است؟ چه چيزي باعث مي‌شود عمرش از چند سال فراتر برود؟ با خواندن کتاب «فرهنگ ساختن فرهنگ» پاسخ پرسش‌هاي بنياديني را که پيش روي هر سازماني است، پيدا خواهيد کرد: شما که هستيد؟ با مشتريانتان چطور رفتار مي‌کنيد؟ آيا روز مبادا به داد آدم‌ها مي‌رسيد؟ مي‌شود به شما اعتماد کرد؟ وقتي هفت فصل اول را مي‌خوانيد، با ديدگاه رهبراني مثل توسن لوورتور و چنگيزخان به فرهنگ و ابزارهايي که براي تغيير فرهنگ در شرايط فوق دشوار پيدا کردند آشنا خواهيد شد. هم‌چنين در فصل‌هاي اين کتاب مثال‌هاي امروزي هم گنجانده شده که غالباً نتيج مکالمات بن هاروويتز (نويسنده کتاب) با رهبراني است که سعي کرده‌اند شرکتشان را متحول کنند. در بخش دوم ‌کتاب، گام‌به‌گام ياد مي‌گيريد که چطور شخصيت خود و استراتژي شرکتتان را بهتر بشناسيد و چطور از اين شناخت براي ساختن فرهنگي که براي رسيدن به موفقيت نياز داريد، استفاده کنيد. همان‌طورکه نويسنده‌ کتاب مي‌گويد:«هيچ فرهنگ مشخصي نيست که به درد همه بخورد. فرهنگ شرکت شما بايد تجلي منحصربه‌فردي باشد از شخصيت، باورها و استراتژي شما، و بايد پابه‌پاي رشد شرکت و تغيير شرايط، تکامل پيدا کند. پس در اين کتاب «بهترين فرهنگ» را پيدا نخواهيد کرد، بلکه صرفاً تکنيک‌هايي خواهيد يافت براي گرفتن نتيجه دلخواه از فرهنگ خودتان.»