پاسترناک را در روسيه بيشتر با شعرهايش ميشناسند ولي خارج از مرزهاي کشورش عمدتاً بهعنوان نويسنده دکتر ژيواگو شهرت دارد. او در سال 1946 کار روي اين شاهکار را آغاز کرد که نوشتنش ده سال به درازا انجاميد. سرگذشت دکتر ژيواگو به سرگذشت شماري از بزرگترين رمانهاي تاريخ ادبيات معاصر روسيه شبيه است. به بهانه? مغايرتِ محتوايش با اصول حزبي و دولتي مجوز چاپ در اتحاد شوروي را دريافت نکرد اما اين ممنوعيت باعث نشد که سربهنيست شود.
دکتر ژيواگو نخستين بار در سال1957، نه در شوروي به زبان روسي، که با ترجمه ايتاليايي در ميلان چاپ شد و انتشار آن با سيل مقالات و اطلاعيهها در اروپا و امريکا مواجه شد. يک سال بعد ترجمههايي از آن به زبان انگليسي و چند زبان ديگر به چاپ رسيد. اين روند دکتر ژيواگو را به شهرت جهاني رساند و راه پاسترناک را بهسوي جايزه نوبل ادبيات هموار کرد اما موجي از حملات حزبي و ايدئولوژيک از جانب نويسندگان و روزنامههاي وابسته به حزب کمونيست شوروي عليه او آغاز شد. در پي فشار دائمي و حملات دامنهدار و تهديدِ او به اخراج از زادگاهش بود که بهاجبار از دريافت جايزه نوبل انصراف داد.
نويسنده | بوريس پاسترناك |
قطع | رقعي |
مترجم | پروانه فخامزاده |
نوع جلد | گالينگور |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 724 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 13.5 * 21 * 4 |
وزن | 800 |
سال چاپ | 1403 |
هنوز نظري ثبت نشده است