به چشمان هيولاي کمال‌گرايي زل بزنيد و بگوييد: «شادي، آرامش و کمال‌گرايي کاملاً باهم يک جا جمع نمي‌شوند.» اين کتاب بر اهميت ارزش‌ها تأکيد مي‌‏کند. با خواندن آن چيزي را که واقعاً برايتان مهم است مي‌يابيد و تمرين‏‌هاي مبتني بر ذهن‌‎آگاهي و شفقت کتاب شما را به زندگي دلخواهتان نزديک‌تر مي‌کند. نکته‌ي اصلي و مهم چنين تلاشي، درست مثل هر تلاش ديگري، پذيرش شکست‌ها و اشتباهات اجتناب‌ناپذير خواهد بود. ـ از متن کتاب ـ ـــــــــــــــــــــــــــــــ اگر کمال‌گرا هستيد، شايد کمال‌گرايي را مشکل قلمداد نکنيد. اما تلاش براي دستيابي به استاندارهاي غيرواقع‌بينانه، تعيين ارزش‌مندي خود آن‌هم برمبناي تحقق چنين استاندارهايي و درگيري مداوم با خودانتقادگري درنهايت منجر به اضطراب، استرس، نگراني، فرسودگي شغلي و ناراحتي مي‌شود. پس چگونه مي‌توان بين کمال‌گرايي «مفيد» و «زيان‌بار» تمايز قائل شد و خود و ديگران را از پايبندي به استانداردهاي بالا و غيرواقع‌بينانه باز داشت؟ کمال‌گراي مضطرب که نوشته‌ي دو روان‌شناس باليني است هزينه‌هاي پنهان «بهترين بودن» را توضيح مي‌دهد و مهارت‌هاي درماني مبتني بر پذيرش و تعهد آن به شما کمک مي‌کند بر اضطراب ناشي از کمال‌گرايي غلبه کنيد. در اين کتاب خواهيد آموخت که «نياز به کامل و بي‌نقص بودن» درواقع چگونه مانع بهره‌وري مي‌شود و شما را از رسيدن به اهدافتان باز مي‌دارد. مهارت‌هاي مطرح‌شده در اين کتاب به شما کمک مي‌کند که از خودانتقادگري فاصله بگيريد و برچسب‌هاي غيرمفيد و محدود‌کننده‌ مانند «موفقيت» و «شکست» را رها کنيد و ضمن توجه به اهداف والاي خود،به خودتان و ديگران اجازه‌ي اشتباه کردن بدهيد. «اگر مي‌خواهيد بيش‌ازپيش فردي باشيد که واقعاً دلتان مي‌خواهد باشيد، نه‌فقط فردي که کمال‌گرايي به شما مي‌گويد بايد باشيد، خواندن اين کتاب را از دست ندهيد. با استفاده از استراتژي‌هاي مبتني بر تحقيق، اين کتاب به شما کمک مي‌کند تا نسبت به اين موضوع که مي‌خواهيد زندگي‌تان چگونه باشد، آگاه‌تر شويد، بر اهمال‌کاري و نشخوار فکري غلبه کنيد، با خودتان مهربان‌تر باشيد و درعين‌حال در زندگي و روابط خود متعهد و تأثيرگذار بمانيد.» -جيسون لوما، مدير عامل کلينيک روان‌درماني پورتلند و پژوهشگر در حوزه‌ي شرم و شفقت