اين رمان داستانِ حرکت است؛ حرکت انسان و شهر. داستان فراز و فرود زندگيِ يک شهر و يک کشور که زلزله طبيعي همانقدر خانههايش را ويران ميکند که زلزله? عاطفي يا سياسي زندگي شهروندانش را.
راوي همچون رهگذري خستگيناپذير نوري به روان شخصيتها مياندازد، زندگي هر شخصيت را نيمهکاره رها ميکند و ميرود سراغ شخصيت بعدي و بعدي. شهر او را با خود ميبرد و مواجهه با شخصيتهاي جديد آنقدر ادامه پيدا ميکند که خواهناخواه اين پرسش سر برميآورد که آيا سرگذشت اين آدمها به هم گره خواهد خورد؟