چرا انسانها شکار و گردآوري را به جهت تشکيل جمعيتهاي يکجانشينِ متکي بر دامپروري و کاشت غلات ترک کردند؟ بيشتر مردم بر اين باورند که اهلي کردن گياهان و حيوانات به انسانها مجال داد تا سرانجام سکني گزينند و روستاها و شهرهاي کوچک و دولتهاي کشاورزي تشکيل دهند که تمدن، قانون، نظم عمومي و احتمالاً شيوه مطمئن گذران زندگي را ممکن ساخت. اما شواهد باستانشناختي و تاريخي اين روايت را به چالش ميکشند. اولين دولتهاي کشاورزي از انباشت اهليشدهها سر برآوردند: نخست آتش، بعد گياهان، احشام، رعاياي دولت، بردگان، و در نهايت زنان در خانواده پدرسالار.
جيمز سي. اسکات در آسيابهاي تمدن به اين پرسشها و مسائل مي پردازد: چرا آدمي تن به يکجانشيني و کشاورزي مبتني بر شخم نميداد؟ مزيت معيشتهاي در حرکت چه بود؟ بيماريهاي همهگير پيشبينيناپذير چگونه از انباشت گياهان و حيوانات و غلات به وجود آمدند و چرا دولتهاي اوليه مبتني بر ارزن و غلات و کار غيرآزادند.
نويسنده | جيمز سي اسكات |
قطع | رقعي |
مترجم | فرهاد اكبرزاده |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 324 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 2.5 |
وزن | 560 |
سال چاپ | 1404 |
هنوز نظري ثبت نشده است