اين وسوسه هميشه در من وجود دارد که دفترهاي قرار ملاقات قديمي مملو از اسامي نيمهفراموششدهي بيماران را بيابم، کساني که حساسترين تجربيات را با آنها داشتهام، افراد زياد و لحظات خوب زياد. چه اتفاقي براي آنها افتاده است؟ قفسهي کتابهاي رديفشدهو انبوه نوارهاي ضبطشدهام معمولاً مرا به ياد گورستانهاي وسيع مياندازند: زندگيهاي تلنبارشدهي درون پوشههاي باليني و صداهاي به دامافتاده در نوارهاي الکترومغناطيسي که در سکوت نمايش خود را اجرا ميکنند. زندگي با اين آثار تاريخي مرا سرشار از حس ناپايداري ميکند. حتي اگر خودم را غرق در زمان حال بيابم، شبح زوال را حس ميکنم که نگاه ميکند و منتظر است. درنهايت، زوال بر تجربيات زندگي پيروز ميشود و درعينحال با تمام سنگدلياش هم تلخي و هم زيبايي را به ارمغان ميآورد. ميل بازگو کردن تجربهي من با جيني ميل بسيار متقاعدکنندهاي است؛ شيفتهي فرصت از پاي درآوردن زوال براي طولاني کردن زندگي کوتاهمان با يکديگر هستم. چه بهتر که بداني آنها در ذهن خواننده باقي خواهند ماند، تا آنکه درون انبار متروکهاي از نوشتههاي باليني ناخوانده و نوارهاي الکترومغناطيسي ناشنيده دفن شوند.
(از متن کتاب)
نويسنده |
|
قطع | رقعي |
نوع جلد | گالينگور |
مترجم |
|
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 416 |
نوبت چاپ | 9 |
ابعاد | 14.6 * 22 * 3 |
وزن | 515 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است