چرا نبايد به وكيل خود حقوق ساعتي پرداخت كنيم؟ چرا در برخي موارد يك نقشه غلط را به نداشتن نقشه ترجيح مي‌دهيم؟ چرا درك درستي از رشد نمايي و پديده‌هاي نمايي نداريم؟ چرا گاهي نمي‌توانيم گزينه «هيچ‌كاري نكن» را انتخاب كنيم؟ چرا بايد كم‌تر تصميم بگيريد تا بهتر تصميم بگيريد؟ چرا ميانگين‌ها و كار با آن‌ها گاهي ما را به خطا مي‌اندازند؟ چرا پاداش‌ها گاهي انگيزش را نابود مي‌كنند؟ چگونه شيادان بدون هيچ اقدام خاصي و با دست‌كاري دسته‌بندي اطلاعات، ميانگين دو گروه را ارتقا مي‌دهند؟ چرا طالع‌بيني‌ها درست از آب درمي‌آيند؟ چرا بايد گاهي كشتي‌هاي خود را آتش بزنيد؟ چرا درك متفاوت ميان ريسك و عدم قطعيت مشكل است؟ افراد و شركت‌ها چگونه از تنظيم پيش‌فرض‌ها به نفع خود استفاده مي‌كنند؟ چرا رمان‌ها را به آمارها ترجيح مي‌دهيم؟ چرا چكش‌ها همه مشكلات را ميخ مي‌بينند؟ چرا چك‌ليست‌ها ما را فريب مي‌دهند؟ در اين كتاب، پاسخ به اين سوالات و سوالاتي از اين دست با بياني ساده ارائه شده است. كتاب با كلامي جذاب و با شرح مفاهيم جالبي از علوم رفتاري در زمينه تصميم‌گيري توصيه‌هاي خود را در 99 عنوان و در بخش‌هاي كوتاه و قابل استفاده براي طيف وسيعي از مردم با پيشينه‌هاي تجربي و تحصيلاتي متفاوت ارائه مي‌نمايد و مطالعه آن براي مديران، بازرگانان و افرادي كه تعاملات زيادي با مردم دارند و به چگونگي فرآيندهاي انديشيدن انسان‌ها هنگام تصميم‌گيري علاقه‌مند هستند، مفيد است...