زندگي چيزي نيست غير از چاه تنهايي كه با گذر ساليان عميقتر ميشود و من كه يتيم بودم و پوچي ذاتيام از ديگران بيشتر است، از آغاز در برابر جمعگونهاي كه خانواده باشد محتاطتر بودم. اما آن شب تنهاييام كه خود از پيش بسيار عظيم بود ناگهان بينهايت شد، انگار تهبندي موحش آن چاه، كه آهسته آهسته عميقتر ميشود، واداده مرا با سياهي فروانداخته باشد. محزون بر زمين دراز كشيدم و زير گريه زدم. اكنون ميفهمم آن كودك كه در دنيايي ناشناخته ميگريد نادانسته تولد خويش را آسانتر ميكند. من كه فرزندخوانده بودم، نادانسته در هيات كودكي متولد ميشدم كه خونآلود و حيرتزده از آن شب تاريك بيرون ميآيد كه بطن مادرش است و يگانه كاري كه از من برميآمد خود را به گريه سپردن بود.
نويسنده | خوآن خوسه سائر |
قطع | رقعي |
مترجم | ونداد جليلي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 160 |
نوبت چاپ | 3 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.1 |
وزن | 160 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است