جنبش فمينيستي در درون خود داراي گرايشها و شاخههاي فراواني است ولي بسياري معتقدند كه فمينيسم واقعي همان فمينيسم راديكال است كه نظريهاي مستقل در باب حقوق زن بوده و با ساير شاخهها تفاوت بنيادين دارد. وجود گرايشهاي فراوان فمينيستي نشانگر ناسازگاري، اختلاف، عدم تحمل و نقد دروني حاميان آن در اين مكتب است. ولي عليرغم اين اختلافات، وجه مشترك غالب گرايشها و رويكردهاي فمينيستي اين است كه يافتهها، ايدئولوژيها و قوانين وضعي بشر را معيار تشريح و قانونگذاري دانسته و همگي فرزندان شايسته نهضت رنسانس و تفكرات اومانيستياند و خانواده هستهاي ـ كه بر مديريت مرد استوار است ـ را آماج حملات خود قرار ميدهند و خواهان رفع تمام تمايزات جنسيتي در قوانين، آموزش و پرورش، فرصتها و امكاناتاند.
به هر روي افراط و عدم انعطاف راديكال فمينيستها اين واقعيت را تغيير نميدهد كه زنان در طول تاريخ بشر بسي رنج ديدهاند و هرگونه تلاشي در راستاي بهبود وضعيت آنان موجه، معقول و در راستاي سعادت بشريت محسوب ميشود. اين پژوهش به بررسي و واكاوي ماهيت جنبش فمينيستي، موفقيتها و پيامدهاي آن ميپردازد، جنبشي كه مدعي انحصاري تلاش در راستاي خوشبختي زنان است. بررسي و نقد زواياي جنبشي كه مدعي استيفاي حقوق زنان است، هرگز به معني مبارزه با اين حقوق و حتي اين مكتب نيز نيست. فمينيسم مكتب، نهضت يا جنبشي است انساني و بدون ترديد داراي مزايا و معايبي است. در حوزه انساني، هيچ حركتي فرانقد نيست و نقد هر جنبش، مكتب و ايدهاي نيز نيازمند بررسي و آناليز مزايا و معايب آن است. بر خلاف مطلقنگري حاكم بر تجزيه و تحليلهاي فمينيسم كه غالبا آن را كاملا تاييد يا كاملا رد ميكنند، در اين پژوهش كوشش شده است كه از چنين نگاههايي پرهيز شده و مبارزات زنان خوشبينانه بررسي گردد، از توهم توطئه پرهيز شود و در كنار معايب، مزاياي جنبشهاي زنگرايانه نيز ديده شود و مبارزه در راستاي استيفاي حقوق يك جنسيت غالبا فرودست، طبيعي تلقي گردد. و همزمان سعي شده است از معايب فمينيسم هم چشمپوشي نگردد و اين جنبش از ديدگاه ارزشي نيز تجزيه و تحليل شود....
نويسنده | محمد جمالالدين واژي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 404 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.3 * 2 * 21.1 |
وزن | 445 |
سال چاپ | 97 |
هنوز نظري ثبت نشده است