اين روزها اگر پدر يا مادري عمر طولاني كند، ميفهمد غير از اشتباهاتي كه خيلي خوب از آنها آگاه است، مرتكب اشتباهاتي شده كه به خودش زحمت نداده از آنها آگاه شود. بفهمي نفهمي در دل احساس خفت ميكند، گاهي از خودش متنفر ميشود. تصور نميكنم پدرم چنين احساسي داشت. ميدانم اگر يكوقت او را ملامت ميكردم كه چرا با تسمه چرمي تيغ اصلاح يا با كمربندش به جانم افتاده، شايد چيزي ميگفت در اين مايه كه دلش ميخواسته يا ناچار بوده اين كار را بكند. در آن زمان آن شلاقزدنها در ذهنش ـ اگر اصلا ذهنش را مشغول ميكرد ـ چيزي نبود جز ادب كردن بچهاي از سر ضرورت و به نحو مناسب، بچه پر رويي كه خيال ميكرد ميتواند هر كاري دلش ميخواهد بكند. شايد در توجيه اين تنبيهها ميگفت: «خيال ميكردي خيلي زرنگي.»
نويسنده | آليس مونرو |
قطع | رقعي |
مترجم | مژده دقيقي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 224 |
نوبت چاپ | 7 |
ابعاد | 14.4 * 0.9 * 21.3 |
وزن | 225 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است