«مارينا كرگ» هنرپيشه محبوب و زيبا، به اتفاق همسرش «جيسون راد»، اراضي «گوسينگتون هال» را خريداري ميكنند. در جشني كه براي جمعآوري كمك مالي به سازمان كمكهاي اوليه «سنتجان» در اراضي آنها برگزار ميشود، عده زيادي از اهالي از جمله هدركوك شركت ميكنند. هدر زني مصمم در خواستههايش است و در رسيدن به آنها منافع كس ديگري را در نظر نميگيرد. او سالها قبل، با وجود مبتلا بودن به بيماري مسري سرخچه به ديدن ماريناي باردار ميرود و از او امضا ميگيرد و به اين عمل خود افتخار ميكند. در حالي كه مارينا سرخچه گرفته و فرزندي عقبمانده ذهني به دنيا ميآورد و دچار بيماريهاي رواني ميشود، و در تنهايي از مسبب بدبختي خود نفرت دارد. تا اين كه در جشن، هدركوك بدون غرض ماجراي آن روز را با شادي تعريف ميكند و ناخواسته خود را به كام مرگ توسط مارينا ميكشاند، انتقامي كه خود مارينا را نيز به پايان زندگي سوق ميدهد. خانم مارپل نيز وارد ماجرا شده و با تيزبيني و اطلاعات قبلي سرنخهايي را به منظور حل معماي مرگ آنها به پليس ميدهد.
نويسنده | آگاتا كريستي |
قطع | پالتويي |
مترجم | مجتبي عبداللهنژاد |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 302 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 11.5 * 1.2 * 19 |
وزن | 225 |
سال چاپ | 1393 |
هنوز نظري ثبت نشده است