همه چيز را، دانستههايم را براي شما خواهم گفت. كافي است كه من و خانوادهام را حمايت كنيد.
من هميشه آرزو داشتم نقاش شوم اما از آنجايي كه كشور ما شبيه گورستاني است كه استعدادها در آن دفن ميشوند و نيز براي جلوگيري از موفقيت انسان در زمينهاي كه دوست دارد و ميتواند موفق شود، سنگي جلوي پاي او مياندازد، حتي فرصت امتحان خودم هم پيش نيامد. نتوانستم وارد دانشگاه شوم. بهطور تصادفي نمرههايم با نمرههاي قبولي مدرسهاي مطابق شد و با سختي موفق به گرفتن ديپلم شدم. فكر ميكردم زندگي، دانشجو بودن، از طرفي كار كردن، ازدواج كردن و خلاصه قاطي زندگي شدن است كه يك دفعه ديدم در كشمكش زندگي غرق شدهام.
ارتباطي كه با نقاشي داشتم، مختص چند كاريكاتوري شد كه طي دوران دبيرستان كشيده بودم. الان كه بر ميگردم و به عقب نگاه ميكنم، چه ميبينم؟ اكثر مردم براي تبديل زندگي به يك كاريكاتور زشت، از انجام هيچ كاري كوتاهي نميكنند، زندگياي كه ميتواند شبيه يك تابلوي با مفهوم باشد.
سلسله اين بدبختيها كه با يك دعواي لفظي ساده در صف پرداخت فيش تلفن شروع شد، ميتواند براي شما خندهدار باشد. اما شايد...اين كتاب برنده جايزه ادبي نوبل سال 1996 ميباشد.
نويسنده | صلحي دلك |
قطع | رقعي |
مترجم | نسرين ضابطي مياندوآب |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 148 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 0.7 * 21.3 |
وزن | 150 |
سال چاپ | 1387 |
هنوز نظري ثبت نشده است