|گاهي اوقات حس ميکنم وظيف? ما معلمها فقط حيرتآفريني و همراهي است.| کلاس درس، فراتر از تدريس و حل مسئله و نمره، صحنهاي است براي کشف زندگي، طرح پرسشهاي عميق و ديدن انسانيت در چشمان نوجواناني که هرکدام جهان دروني و پيچيده خود را دارند. کتاب نواختن بيوقفه مجموعهاي از جستارهاي تأملبرانگيز، از دل سالها معلمي و زيست انساني نويسنده شکل گرفته است. او با زباني روان و انديشهورز، لحظههاي کوچک کلاس را به فرصتي براي انديشيدن به رابطه، اخلاق و معناي آموزش بدل ميکند. در اين کتاب، معلم نه صرفاً انتقالدهند? دانستهها، بلکه همراهي انساني است که تلاش ميکند در شاگردان خود حيرت، کنجکاوي و اشتياق به يادگيري را بيدار نگه دارد. نقد نظام آموزشي، تأکيد بر فرديت دانشآموزان و بازانديشي در مفهوم موفقيت از ديگر محورهاي مهم اين اثر است. از متن کتاب « هميشه فکر ميکردم چطور ميشود قلق اين بچه را پيدا کرد. نسبت عجيبي با درس دارد. ميفهمد و نميفهمد، ميفهمد و جلوي فهميدن خودش را ميگيرد، نميفهمد و سردرگم و کلافه ميشود. در مواجهه با هر درس تازهاي هميشه از اين الگوي سهمرحلهاي پيروي ميکند. بارها پيش آمده که رفتهام کنار ميزش و گفتهام: «ببين فلاني، اين مبحث کاملاً تازهست. هيچ ربطي هم به قبلش نداره. اگه از همين اوّل دقيق گوش کني، مطلب رو کامل متوجه ميشي. بقيهش رو هم با هم ميسازيم». امّا نميشود که نميشود. تا شروع به فهميدن ميکند لَختي عجيبي پيدا ميکند. ابتدا ميفهمد و پيگيري ميکند، امّا وقتي نکتهاي را متوجه نميشود، نميپرسد. تا نميفهمد، انگار مسير آشناي همواري را يافته باشد، خيالش را راحت ميکند. با خودش ميگويد من نميفهمم و تمام.»
| نويسنده | محمود مقدسي |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 320 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.5 * 21.5 * |
| وزن | 350 |
| سال چاپ | 1404 |
هنوز نظري ثبت نشده است