کشف داستان زندگى ايساک بابل مايه نوميدى زندگي نامه نويس اوست. من از 1962 تا کنون، قريب پنجاه سال، به دنبال اين کار بوده ام؛ هرچند به صورت منقطع و پراکنده. البته مشکل اصلى برآمده از اين واقعيت محرز است که دستگيرى بابل در 1939 موجب حذف وى از ادبيات روسى شد. کتاب ها و نوشته هاى چاپى بابل از کتابخانه ها و کتابفروشى ها جمع آورى و معدوم شد و غالب کسانى که کتاب هايى از بابل را در کتابخانه هاى شخصي شان داشتند از شدت ترس، اين کتاب ها را سربه نيست کردند. دست نوشته ها و ديگر مطالب چاپ نشده بابل که به دست پليس مخفى افتاده بود نيز سرنوشت مشابهى پيدا کردند و هنوز هيچ نشانه اى از وجود آن ها در دست نيست. نامه هاى بابل به دوستان و آشنايانش در شوروى، که سر به هزاران عدد مي زند، غالباً توسط دريافت کنندگانِ نگرانِ اين نامه ها نابود شد. يا اگر هم اين افراد خودشان دستگير شدند نامه ها به دست ان کاود [پليس مخفى] افتاد و متعاقباً نابود شد.
زندگي نامه ها، مقالات ستايش آميز، و کتاب هاى خاطرات که در ديگر کشورها معمولاً در پى مرگ نويسنده هاى بزرگ و معروف نوشته و چاپ مى شوند، در مورد بابل نانوشته باقى مانده است. هم عصران بابل ــ که او را خوب مى شناختند و از دوره وحشت استالينى جان سالم به در برده بودند ــ به مرور زمان درگذشتند، و آن ها هم که زنده ماندند چيز چندان زيادى درباره روابطشان با بابل نگفتند.
اگر بخواهيم از فرمول بندىِ ناگزير جورج اورول نويسنده انگليسى استفاده کنيم، بابل به «سياهچاله حافظه» افتاده بود.
البته فقط بابل نبود که به چنين وضعى دچار شده بود. طى سال هاى حکمرانى استالين انبوهى از نويسندگان، حدود 2000 تن، دستگير و بيش از نيمي از آن ها اعدام شدند. تعداد بى شمار ديگرى هم در اردوگاه هاى کار اجبارى [گولاگ] جان دادند.
برخى ويژگى هاى خاص درباره بابل وجود دارد که مانع از شناسايى دقيق زندگى و کارش مى شود. يکى از اين ويژگى ها بى احتياطىِ توضيح ناپذيرِ بابل در حفظ آثار چاپ نشده اش است. غالب نويسندگان شوروى، به ويژه در دوره وحشت استالينى، نسخه هاى متعددي از دست نويس هايشان تهيه مى کردند تا در صورت حمله مأموران پليس مخفى و مصادر نوشته هايشان نسخه هاى کپى که در جاهاى امنى نگهدارى مى شد باقى بماند. در دوران پسااستالينى تعدادى از آثار اين نويسندگان از مخفي گاه ها بيرون آمد. در مواردى دوستان شجاع اين نويسندگان نسخه هاى کپى شده دست نوشته هايشان را رو کردند. براى مثال نسخه دست نويس انبار نمک، رمان بوريس پيلنياک، که نويسنده آن را در حياط خانه اش در شهرک نويسندگان [پِرِدِلکينو] در زير خاک مدفون کرده بود، پيدا شد
قطع | رقعي |
نويسنده |
|
مترجم | بيژن اشتري |
نوع جلد | گالينگور |
تعداد صفحات | 504 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 3 |
وزن | 750 |
سال چاپ | 1404 |
هنوز نظري ثبت نشده است