آدم موجودي است تسلط گرا همواره به دنبال سلطه بر همه چيز است. سلطه طبيعت کوهها را جابه جا مي کند بيابانها را آباد مي سازد و آباديها را بيابان رودخانه ها را مهار مي کند درياچه
مي سازد و درياچه ها را خشک مي کند جنگل ايجاد کند و جنگل را نابود بر هوا آسمان و فضا تسلط پيدا مي کند سلطه ديگران چي؟
براي تسلط بر ديگران و همنوعان خود هيچ رحم و مروتي نمي شناسد. جنگ و ويراني به پا مي کند.
بشر بر عناصر ،آب ،باد خاک و آتش چيره شده است امواج را کشف و آن را کنترل کرده است. همه عناصر طبيعت را تحت فرمان خود درآورده است. عناصر جدول مندليف چه؟ با آنها نيز اربابگونه رفتار مي کند اما يک چيز هست که بشر تاکنون بر آن تسلط نيافته و به نظر نمي رسد به اين زوديها هم بتواند حتي کوچکترين تسلطي بر آن پيدا کند آن زمان است تمام انسانها حتي قدرتمندترين آنها مغلوب قدرت زمان هستند همه قدرتمندان جهان در برابر اين يکي تسليم شده اند.
تمامي ضعفا و فقرا نيز در برابرش ناتوان اند اسکندر نيز در مقابل زمان شکست خورد بزرگاني چون ارسطو ،خيام شکسپير و انيشتين هم از آن شکست خوردند من و شما نيز هر لحظه در برابر زمان شکست مي خوريم ...
نويسنده | محمدحسين پاپلي يزدي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | گالينگور |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 472 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 17 * 24 * 2.5 |
وزن | 800 |
سال چاپ | 1403 |
هنوز نظري ثبت نشده است