چرا ناشر اين رمانِ ژول ورن را رد کرد؟ اِتزل، که ناشرِ هميشگيِ آثار او بود، و پابهپاي نويسنده موفقش چند ده جلد سفرهاي شگفتانگيز منتشر کرده بود، از عمو رابينسون خوشش نيامد. چرا؟ چون مخالفِ شخصتِ کودک در رمان بود. اما ژول ورن دوست داشت مسير رابينسون کروزوئه را با سبکِ خودش در اين رمان ادامه دهد. بنابراين رمان را شروع کرد و به خوبي جلو برد. اما سرخورده از ناشر، آن را بالاخره کنار گذاشت. عمو رابينسون سالها بعد، لاي دستنوشتههاي ژول ورن پيدا شد. به همين دليل هيچ گراوري نداشت. اما رمان آنقدري طرفدار داشت که دستکم پنج نويسنده برايش ادامهاي نوشتند و منتشر کردند. رمان ماجراي زوجيست با چهار فرزند که در اقيانوس گم ميشوند و سر از جزيرهاي ناشناخته در ميآورند... ژول ورن آنقدر رمان را خوب شروع کرده و وجود دو طفلي که در آغوش زن خوابيدهاند، آنقدر فضا را لطيف و احساسي کرده، که انتشارات ليوق دو پوش تصميم گرفت عمو رابينسون را در مجموعه سفرهاي شگفتانگيز جاي دهد و با سر وشکلي لايقِ اين رمان، آن را بازنشر کند. انتشارات ققنوس نيز براي اولين بار اين رمان را منتشر ميکند...
نويسنده | ژول ورن |
قطع | رقعي |
مترجم | زهرا فلاح شاهرودي |
نوع جلد | گالينگور |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 200 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 11 * 20 * 2 |
وزن | 350 |
سال چاپ | 1403 |
هنوز نظري ثبت نشده است