ريچارد رومِلت که پيش از اين کتاب استراتژي خوب/ استراتژي بد را از او منتشر کردهايم اين بار در اين کتاب مفهومي به نام «گره» را مطرح ميکند.
گره چالش همان بخشي از کلاف درهمپيچيده مسائل است که هم اهميت زيادي دارد و هم قابل رسيدگي است، يعني با اطمينان خوبي امکان حلش وجود دارد.
در واقع گره يکي از بخشهاي مهم ترکيب مسئله و فرصت است که اگر منابع و تلاشهايمان را بر آن متمرکز کنيم، (تقريباً) با اطمينان بالا امکان غلبه بر آن وجود دارد.
روملت ميگويد لازم? استراتژيست شدن اين است که افراد توانايي تشخيص گره مسئله را داشته باشند. چون رهبران زماني به استراتژيستهاي کارآمدي تبديل ميشوند که بهجاي تمرکز بر اهداف، روي چالشها متمرکز شوند و بتوانند گره چالش پيشروي کسبوکارشان را تشخيص بدهند. چالشي که هم بتوان بر آن غلبه کرد و هم بيشترين ميزان پيشرفت را ايجاد کند.
او ميگويد استراتژي گونهاي از حل مسئله است و اگر مسئلهاي را نفهميده باشيد، نميتوانيد حلش کنيد. در تشخيص چالش، استراتژيست به دنبال اين است که بفهمد چرا برخي چالشها برجسته شدهاند، چه عواملي در کارند و چرا فلان چالش دشوار به نظر ميرسد.
نويسنده در اين کتاب ايده استراتژي مبتنيبر چالش و گره، روشهاي تشخيص چالش، راههاي غلبه بر گره چالش، عواملي که منشأ «برتري» يا مزيتاند، مسائلي که به هنگام تلاش براي نوآوري پيش ميآيند و تفاوت استراتژي و مديريت و… را توضيح داده است.
ريچارد رومِلت با ارائه مفهومي به نام «گره» و با ارائه داستانهايي از تجربههاي واقعي کسبوکارهاي شناخته شده، افق جديدي از نحوه اجراي استراتژي را به رويمان باز ميکند.
نويسنده | ريچارد روم |
قطع | رقعي |
مترجم | عليرضا خاكساران |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 472 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 19 * 21 * 2.8 |
وزن | 435 |
سال چاپ | 1403 |
هنوز نظري ثبت نشده است