دهه 1360، زماني که فرهنگ فيلم‌هاي سينماي ايران و بعد سه فصل تاريخ سينماي ايران در سه کتاب «پيدايش و بهره‌برداري، آوانس اوگانيانس: زندگي و سينما، عبدالحسين سپنتا: زندگي و سينما» منتشرشد، آنچه ذهن مرا درگير کرد، جزئيات، نکته‌ها، حاشيه‌ها، خاطره‌ها و پشت‌صحنه‌هاي شنيدني از فيلم‌هايي بود که نه جايي در فرهنگ داشتند و نه امکان پرداختنشان در تاريخ سينما وجود داشت؛ بعد آرام‌آرام اين ايده در ذهنم شکل گرفت که آن‌ها را در مجموعه‌اي با عنوان «هزار فيلم، هزار نکته» ارائه کنم… اما درگيري‌هاي حرفه‌اي در «فيلم‌خانه ملي ايران»، «جشنواره فيلم فجر»، «جشنواره فيلم‌هاي کودکان و نوجوانان اصفهان» و «موزه سينما» و همچنين پرداختن به اولويت‌هاي بيشتر در جهت انتشار جلدهاي بعدي «تاريخ سينماي ايران»، هر بار انجام اين امر را که طرفداراني نيز داشت، به تعويق انداخت. شروع دهة 1390 به‌طور جدي پيگير تنظيم آن شدم… در اين زمان، ايده اوليه سه دهة پيش، دستخوش تحولات و تغييرات شده و هزار فيلم در سال 1360 جايش را به بيش از 2500 فيلم در سال 1390 داده بود با نکته‌ها، حاشيه‌ها، خاطره‌ها، دانستني‌ها، پشت‌صحنه‌ها و هزار و هزار… . اين هزارتوي شنيدني تاريخ سينماي ايران که يقيناً خواننده‌اش را درگير نوستالژي‌هايش از فيلم‌ها، سينماگران و هنرمندان طي بيش از هشت دهة فيلمسازي خواهد کرد و دريغ، هيجان، شادي، دلتنگي، تأسف، افتخار، غم، شکست و غرور و… از احوالات سينماي ايران را با اين مرور، تجربه خواهد کرد. از مقدم مولف