ارسکين کالدول (1903-1987) را در ايران بيشتر با قصه هاي بابام مي شناسيم. اين نويسنده ي مشهور و پرکار آمريکايي در آثارش به مسائل اجتماعي، فقر و نژادپرستي در ايالت هاي جنوبي آمريکا مي پرداخت. جاده ي تنباکو از مهم ترين آثار اوست که در قالب فيلم و به ويژه نمايش نيز مخاطبان بسياري داشته است.
اين رمان کلاسيک در دوره ي «رکود بزرگ» در آمريکاي دهه ي 1930 مي گذرد و با روايتي واقع گرا و سرراست، و طنزي ظريف، زندگي بحران زده ي کشاورزان و اجاره داران ايالت جورجيا را به تصوير مي کشد که رشد کارخانه ها و صنعتي شدن بي رويه زيست شان را مختل، و پايه هاي اخلاق و معنويت شان را سست کرده است...
او و ايدا هفده بچه درست کرده بودند. پنج تاشان مرده بودند و دوازده تاشان هرکدام در گوشه اي زندگي مي کردند. فقط اِلى مي و دود هنوز در خانه مانده بودند. پرل سه کيلومتر دورتر زندگي مي کرد ولي هيچ وقت نمي آمد سري به جيتر و ايدا بزند و آنها هم به سراغ او نمي رفتند. بچه هاي مرده را در بخش هاي مختلف مزرعه خاک کرده بودند. بعد از مرگ آنها مزرعه را بارها شخم زده بودند و چون هيچ علامتي روي قبر آنها نبود، کسي، اگر هم مي خواست، نمي دانست کجا دنبالشان بگردد.
نويسنده | ارسكين كالدول |
قطع | پالتويي |
مترجم | افشين رضاپور |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 224 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 12 * 19 * 1.4 |
وزن | 155 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است