آدميّت کريسمس و شايد هم وقوف کامل بر وضعيت تراژيک خويش در آن هفته باورنکردني آشکار ميشود که طي آن با وي ميدويم، يعني بدانگاه که از دست غوغاييان و کلانتر و معاون کلانتر و لوکاس و سگهاي پليس ميگريزد. زبده بس درخشان و معرکه جمله رويدادهاي پيشين بدانگاه به دست داده ميشود که کريسمس، همچنان پيچيده در قباي شندره خودبسندگي و غرورش، خود را آهستهآهسته از صحنه خشونتبار حمله به کليساي سياهان دور ميکند و به سمت سازش تراژيک با سرنوشت خود پيش ميرود، به سمت پذيراشدن بهاي مخاطره سرنوشت بشري. رويدادهاي زندگياش که او را در جامه «حکم ازلي» به سوي انکار غرورآميز آدميّت خويشاش سوق ميدهد، پژواک يافته است. آگاه، از آن دست که شايد قبلاً هرگز نه بدين سان، از لذت ساده زنده بودن و نفس کشيدن، طالع شدن روز ديگري را نظاره ميکند.
نويسنده | ويليام فاكنر |
قطع | رقعي |
مترجم | صالح حسيني |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 560 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 2.5 |
وزن | 630 |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است