اسوو بانديني تک و تنها رنج مي کشيد. آن هم نه با بدني پر درد: بدتر از آن، با روحي پر درد. کجاي دنيا مي شد دردي بزرگ تر از درد روح پيدا کرد؟
جان فانته سال 1909 در دنور به دنيا آمد و در جواني به لس آنجلس مهاجرت کرد. از سال 1930 نوشتن را آغاز کرد و چند داستانش در مجله هاي ادبي منتشر شد. مدتي هم در هاليوود فيلمنامه نوشت. از جمله براي فيلم سرشار زندگي که اقتباسي بود از رمان خودش. به او جواهر گمشده ي ادبيات آمريکا لقب داده اند و بوکوفسکي درباره او گفته: فانته خداي من بود. در سال 1987 پس از مرگش از سوي انجمن ادبي پن جايزه يک عمر فعاليت ادبي دريافت کرد. تا بهار صبر کن، بانديني جلد اول چهارگانه ي معروف او است.
نويسنده | جان فانته |
قطع | رقعي |
مترجم | محمدرضا شكاري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 248 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.4 |
وزن | 250 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است