دربار درخشان فرصتي در اختيار گروهي از دختران منتخب قرار ميدهد تا وارد زندگي مجلل، پرزرق و برق و مرفهي شوند كه فقط در رؤياهايشان ديدهاند. دربار درخشان براي آدلايدِ اشرافزاده كه خانواده ثروتمندش او را مجبور به ازدواجي بدون عشق ميكنند، مفهومي ديگر دارد. فرصتي كه او ميتواند سرنوشت خودش را رقم بزند و به ماجراجويي در سرزميني جديد، ناشناخته و پر رونق در آنسوي دريا قدم بگذارد.
آدلايد بعد از ملاقاتي تصادفي با سِدريك تورنِ جذاب، با هويت جعلي يك خدمتكار به گروه دختران فقيري ملحق ميشود كه سدريك وعده تبديلشان به بانواني شايسته را ميدهد. اما آشنايي آدلايد با آداب و رسوم زندگي اشرافي او را مجبور به پرداخت بهايي ميكند: او بايد هويتش را از دوستانش ــ ميرا مهاجري مرموز و تَمسينِ كارگري كه لباس ميشويد و ذوق و شوقي آتشين دارد و مهمتر از همه سدريك كه آدلايد رفته رفته عاشقش ميشود ــ پنهان كند.
وقتي سدريك به حيله آدلايد پي ميبرد و از طرفي فرماندار جوان و قدرتمند شيفته او ميشود و خواهان ازدواج با اوست، همهچيز نقش بر آب ميشود. آدلايد قفس طلايي زندگي قبلياش را ترك نكرده است كه جزو اموال كسي شود. اما هيچچيزي به اندازه شيفتگي قدرتمند و ممنوعي كه بين سدريك و آدلايد در خروش است، دلسرد كننده يا خارقالعاده نيست. عشقي كه اگر نمايان شود، باعث طرد شدن هر دوي آنها در سرزميني وحشي، خطرناك و ناشناخته و احتمالاً منجر به مرگشان ميشود.
نويسنده | ريچل ميد |
قطع | رقعي |
مترجم | روژان بلوري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 480 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.3 * 2 * 21.2 |
وزن | 532 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است