برايش صبحانه آماده كردم، برگشت رو به من گفت: "آخرين صبحانه را با من نميخوري؟!"، خيلي دلم گرفت، گفتم: "چرا اينطور ميگي، مگه اولين باره ميري ماموريت؟!".
موقع رفتن به من گفت: "فرزانه سوريه كه ميرم بهت زنگ بزنم، بقيه هم هستن، چطوري بگم دوستت دارم؟ بقيه كه ميشنون من از خجالت آب ميشم بگم دوستت دارم"، به حميد گفتم: "پشت گوشي بگو يادت باشه! من منظورت رو ميفهمم"، قرار گذاشتيم به جاي دوستت دارم پشت گوشي بگويد يادت باشه! خوشش آمده بود، پلهها را ميرفت پايين بلند بلند ميگفت: "فرزانه يادت باشه!"، من هم لبخند ميزدم ميگفتم: "يادم هست!".
| نويسنده | رقيه ملاحسني |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 338 |
| نوبت چاپ | 45 |
| ابعاد | 12.8 * 1.7 * 20.4 |
| وزن | 346 |
| سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است