تمام خوابهايم تكرار يك خواب واحدند، با تكتك جزئياتش، رويايي كه دوباره و دوباره به سراغم ميآيد. در اين كابوس هميشه يك شكل، من پاي پلهها، در دالان ورودي، رو به چارچوب فولادي و شيشه نشكن در بيروني ايستادهام و تقلا ميكنم قفل در را باز كنم. آمبولانسي بيرون توي خيابان ايستاده. هيكلهاي امدادگرها را مات و درخشنده از آنطرف شيشه ميبينم كه كج و معوج به نظر ميرسند و صورتهاي آماسيدهشان مثل قمرهاي نوراني است. كليد ميچرخد، ولي تلاشم بيهوده است: نميتوانم در را باز كنم.
| قطع | رقعي |
| نويسنده | ماگدا سابو |
| مترجم | نصرالله مرادياني |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 478 |
| نوبت چاپ | 7 |
| ابعاد | 10.8 * 3.2 * 17.9 |
| وزن | 300 |
| سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است