كتابي كه در دست داريد به تاريخ 150 سال اخير ژاپن ميپردازد، كشوري كه متشكل از چهار جزيره كه تا نيمه قرن نوزدهم زير سايه سنگين تاريخي و تمدني همسايه بزرگ خود چين مانده بود و در تاريخ روابط شرق و غرب از عهد باستان تا سدههاي ميانه و حتي عصر جديد كمتر نامي از آن برده ميشد. ژاپن در كمتر از پنج دهه توانست به يك قدرت بزرگ آسيايي تبديل شود تا آنجا كه در آغاز قرن بيستم امپراتوري قدرتمند روسيه را در نبردي برقآسا شكست داد و پس از چند دهه به يك قدرت صنعتي و نظامي قارهاي و حتي جهاني تبديل شد.
در كتاب ميخوانيم كه ژاپن چگونه در كمتر از يك نسل از جامعهاي پسافئودالي به اشكال آغازين توليد صنعتي گام گذاشت، تجربهاي دردناك براي ژاپنيها كه ناچار از پشت سر گذاشتن سنت و رفتن به سوي مدرنيته و غربگرايي شدند، كتاب سپس به دهه پرآشوب 1930 و امپراتورياي ميپردازد كه در كمتر از هشت سال (1937 - 1945) سر برآورد و فروريخت و آنگاه تحولات عمده پس از جنگ جهاني دوم از جمله دست يافتن به رشد خيرهكننده اقتصادي را تحليل ميكند و در پايان ركود اقتصادي و ناآراميهاي سياسي گسترده دهه 1990 تا پايان قرن بيستم را بررسي ميكند.
نويسنده | ويليام بيزلي |
قطع | رقعي |
مترجم | شهريار خواجيان |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 406 |
نوبت چاپ | 5 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.9 |
وزن | 455 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است