دو ماه پيش در نبرد با يك غول آتشين مردم و به عنوان يكي از جنگجويان اودين، در هتل والهالام بيدار شدم. وقت استراحت؟ مگر اينكه خوابش را ببينم. وقتي با اوتيس خبرچيني كه سرنخي درباره چكش گم‌شده ثور دارد، ملاقات مي‌كنم، تنها اطلاعاتي كه به دست مي‌آورم، اسم «پراوينس تاون» است و بعد قاتلي با نقاب گرگين، او را از پا در مي‌آورد و به من اخطار مي‌كند از آنجا دوري كنم. يك نفر اصلا نمي‌خواهد من جاي آن چكش را پيدا كنم، حتي اگر بتوانم اين كار را بكنم هم شايعه شده چكش زير زمين است و با جادوي قدرتمندي محافظت مي‌شود. اما لشكر غول‌ها به راه افتاده‌اند و آماده حمله‌اند. اگر چكش را پيدا نكنم، از بوستون شروع كرده و نه جهان را ويران مي‌كنند. فقط يك نفر مي‌تواند كمك كند. كسي كه بهاي گزافي براي اين كمك مي خواهد: بزرگ‌تربن دشمن ايزدان، لوكي.