اين وسوسه هميشه در من وجود دارد كه دفترهاي قرار ملاقات قديمي مملو از اسامي نيمه فراموش شده بيماران را بيابم، كساني كه حساسترين تجربيات را با آنها داشتهام، تعداد زيادي افراد و تعداد زيادي لحظات خوب. چه اتفاقي براي آنها افتاده است؟ قفسه كتابهاي رديف شده و انبوه نوارهاي ضبط شدهام، معمولا مرا به ياد گورستانهاي وسيع مياندازند: زندگيهاي تلنبار شده درون پوشههاي باليني، صداهاي به دام افتاده در نوارهاي الكترومغناطيسي در سكوت و نمايشهايي كه هرگز اجرا نشدند. زندگي با اين آثار تاريخي، مرا سرشار از حس ناپايداري ميكند. حتي اگر خودم را غرق در زمان حال بيابم، شبح زوال را حس ميكنم كه نگاه ميكند و منتظر است. در نهايت زوال بر تجربيات زنده پيروز ميشود و در عين حال با سنگدلياش يك تلخ و زيبايي را هديه ميكند. ميل بازگو كردن تجربه من با جيني، ميل بسيار متقاعدكنندهاي است؛ شيفته فرصت از پاي درآوردن زوال براي طولاني كردن زندگي كوتاهمان با يكديگر هستم. چه بهتر كه بداني، آنها در ذهن خواننده باقي خواهند ماند، تا آنكه درون انبار متروكهاي از نوشتههاي باليني ناخوانده و نوارهاي الكترومغناطيسي ناشنيده دفن شوند.
نويسنده |
|
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
مترجم |
|
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 426 |
نوبت چاپ | 8 |
ابعاد | 14 * 1.9 * 21 |
وزن | 460 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است