ديروقت بود و آن دو شكارچي، درست در حاشيه دهكده ميراناسيتسكي و در انباري كدخدا پراكوفي بيتوته كردند. يكي دامپزشكي بود به نام ايوان ايواناويچ و ديگري معلمي به نام بوركين. ايوان ايواناويچ فاميلي مركب و عجيب و غريبي داشت به نام چيمشاي هيماليايي كه هيچ به او نميآمد؛ براي همين در كل ناحيه صرفا با همان نام و نام پدر - ايوان ايواناويچ - صداش ميزدند؛ در حومه شهر، در يك مزرعه پرورش اسب، زندگي ميكرد و حالا آمده بود شكار تا به اصطلاح از هواي پاك بهرهمند شود. و...
| نويسنده | آنتوان چخوف |
| قطع | رقعي |
| مترجم | حميدرضا آتش برآب |
| نوع جلد | گالينگور |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 500 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 13.3 * 3 * 21 |
| وزن | 550 |
| سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است