چيزي كه اين تصويرهاي فتوگرافيك را بيش از همه آزاردهنده و تاثير گذار ميكند، بيحركتي و سكون مرگبارشان است. زليگ از آنجا به ما خيره ميشود، صورتش حكايت از نگاهي جستوجوگر دارد، گويي حس ميكند حالا همين لحظه بخشي از خود ناپايدارش را به دام انداختهايم... در يكي از اين عكسها زليگ وحشتزده به نظر ميرسد... مانند كادر ثابت يك درام، عكس ساكني از يك لحظهي دردناك كه... به طرزي تكاندهنده داراي نوعي زيبايي خاص خود است و ما مبهوتتر و پريشانتر از آن هستيم كه واقعياش تلقي كنيم... لئونارد زليگ شخصيتيست كه از جريان فيلم جلو ميافتد، به همراه نورپردازي، فوكوس و آخرين كات تغيير ميكند... به نظر ميرسد كه زليگ ميگويد تاريخ منو محو ميكنه. تنها چيزي كه باقي ميمونه و هميشه حضور داره، فيلمه.
نويسنده | ريچارد مودي |
قطع | وزيري |
مترجم | شعله آذر |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 196 |
نوبت چاپ | 4 |
ابعاد | 16.5 * 1 * 23.5 |
وزن | 275 |
سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است