زينا، من شبهاي درازي را بيخوابي كشيدم، شبهاي وحشتناكي بود و در طول اين شبها من روي اين تخت افتاده بودم و فكر ميكردم، وخيلي فكر ميكردم و سرانجام به اين نتيجه رسيدم كه بهتر است بميرم، به خدا قسم بهتر است!... زينا جان، من به درد زندگي نميخورم! زينا گريه ميكرد و بدون حرف زدن دستهاي بيمار را ميفشرد، گويي ميخواست با اين عمل، از ريزش سيل حرفهايش جلوگيري كند.
| نويسنده | فئودور داستايوفسكي |
| قطع | رقعي |
| مترجم | قازاريان |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 224 |
| نوبت چاپ | 4 |
| ابعاد | 14.5 * 1.1 * 21.3 |
| وزن | 275 |
| سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است