آبلوموف كه مهمترين رمان گنچاروف است مفهومي جديد به فرهنگ ادب جهاني افزوده است، ابلومويسم واژهاي است، براي بيان ويژگيهاي روان شخصيتي مبتلا به بيدردي درمانناپذير و بيارادگي و ضعف نفس. اين ويژگي ممكن است در جامعهاي به صورت بيماري مزمن و همهگير درآيد، چنانكه از خصوصيات ملي آن جامعه شود.
اين داستان به تحول رآليسم روانشناختي در ادب روس كمكي ارزنده كرده و شهرتي جهاني يافته است.
ليا ايليچ ابلوموف دوران کودکي را در املاک پدرش در روستا در کنار خانواده و دوستش آندره ميگذارند. در جواني در سن پترزبورگ به استخدام دولت در ميآيد. پس از سالها خدمت در کار دولتي، ابلوموف بازنشسته همه روز در خانه روي کاناپه ميلمد. لميدگي براي او نه از روي خستگي يا کسالت، بلکه خو و عادت اوست. هر وقت در خانه است، که هميشه هست، بر روي کاناپه لميده يا در خواب است.
آندره ميکوشد ابلوموف را با زندگي اجتماعي آشنا کند و او را از سستي و خمودگي نجات دهد. اما تلاش او بي ثمر ميماند. عشق اولگا هم نميتواند او را از رخوت و سستي بدر آورد. ابلوموف همچنان به زندگي راحت و خمودگي خود ادامه ميدهد. با بيوهاي ازدواج ميکند و تا آخر زندگي با تن آسايي خود، که آندرهي آن را ابلوموفيسم مينامد، بسر ميبرد.
نويسنده | ايوان گنچاروف ـ دابرو ليو بوف |
قطع | پالتويي |
مترجم | سروش حبيبي |
نوع جلد | گالينگور ـ كاوردار |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 912 |
نوبت چاپ | 11 |
ابعاد | 13 * 20.6 * 4.6 |
وزن | 880 |
سال چاپ | 1399 |
هنوز نظري ثبت نشده است