روزي که خبر قتل داريوش مهرجويي منتشر شد سينماي ايران در بهتي عميق فرو رفت و با فقداني بزرگ روبهرو شد. مهرجويي از معدود فيلمسازاني بود که هم در سينما، هم در ادبيات و فلسفه ردپاهايي ماندگار از خود به جا گذاشت. بهمن مقصودلو پس از نيمقرن دوستي نزديک با او، در گفتوگوهايي که شرحشان را اينجا ميخوانيد، رفيق فيلمسازش را به يادآوري زندگي و کارنامهي پربارش واداشته است: از کودکي و شيفتگي به موسيقي و کتاب و فلسفه تا سالهاي روآوردن به سينما و ساختن فيلمهاي بهيادماندني. حاصل اين گفتوگوها فقط روايت پشتصحنهي فيلمها و دشواريهاي ساخت آنها در جامعهي پرتلاطم ايران نيست، بلکه پرتوي است بر ذهن و نگاه مهرجويي به سينما، جامعه، زنان و سياست.
اين کتاب فرصتي است براي شناختن يکي از مهمترين کارگردانان معاصر ايران، بهشکلي نقادانه و صميمانه.
«مسئله براي من همانچيزي بود که ژانلوک گدار ميگفت: هر زاويهي دوربين يک موضع سياسياخلاقي است که کارگردان ميگيرد. اين آموزه دائماً در گوش من بود.»
نويسنده | بهمن مقصودلو |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 184 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.1 |
وزن | 230 |
سال چاپ | 1404 |
هنوز نظري ثبت نشده است