آيا تابهحال احساس تنهايي يا اضطراب داشتهاي؟ احساس اينکه به هيچجا تعلق نداري؟ انگار که… نامرئي هستي؟ اگر جوابت بله است، ميتواني ارواح همفکر و همزبان خود را در انجمن ارواح غمگين پيدا کني.
اين داستان يکي از آن روزهاست، همان روزهايي که بهقدري حالت گرفته است که بهزور ميتواني از تختخوابت بلند شوي، روزهايي که برايت سخت است حتي اتاقت را ترک کني و وقتي بيرون ميروي با خودت ميگويي ايکاش در خانه ميماندم. اما حتي بدترين روزها هم ميتوانند غافلگيرت کنند.
وقتي روحي غمگيني که در يک مهماني شلوغ تنهاست، روح غمگين ديگري را در آن طرف اتاق ميبيند، آن دو تصميم ميگيرند با هم از مهماني بيرون بيايند. اتفاقي که بعدش ميافتد، همه چيز را تغيير ميدهد.
آن شب انجمن ارواح غمگين را ايجاد ميکنند، انجمني سرّي براي افراد مضطرب و تنها، جايي براي کساني که فکر ميکنند به هيچجا تعلق ندارند.
نويسنده | ليز مدينگز |
قطع | رقعي |
مترجم | نفيسه خسروجردي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 256 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 2.1 |
وزن | 330 |
سال چاپ | 1403 |
هنوز نظري ثبت نشده است