براي طرفداران کتاب پانداي بزرگ و اژدهاي کوچک
و هر کسي که به دنبال پيداکردن خود است.
در شهري بزرگ و پرجنبوجوش گربهي دانايي زندگي ميکند که در آرزوي صلح و آرامش است. روزي دوستش موش از درخت کاج کهنسالي در جنگلي دوردستي ميگويد که نشستن روي شاخههايش حکمت و آرامش بيپايان به ارمغان ميآورد. با شنيدن اين خبر سفر گربه آغاز ميشود؛سفري پرماجرا که او را با حيوانات جديدي آشنا ميکند: از ميموني مضطرب و لاکپشتي خسته از زندگي گرفته تا ببري که با خشم دستوپنجه نرم ميکند، توله گرگي گيج و کلاغي طماع. ولي برخورد غافلگيرکنندهاش با بچهگربهاي بازيگوش است که وادارش ميکند همه چيز را زير سؤال ببرد.
گربه چه پند و حکمتي دارد که ميتواند براي دوستانش بازگو کند و مهمتر از آن، خودش چه چيزهاي جديدي ميتواند ياد بگيرد؟
«فهميدم اون چيزي که ميخوايم، خيلي کم پيش ميآد همون چيزي باشه که بهش نياز داريم.
و اون چيزي که بهش نياز داريم، تقريباً هيچوقت همون چيزي نيست که ميخوايم.»
گربهاي که ذن ياد داد با تصويرسازيهاي زيبايش به ما يادآوري ميکند چطور مهربانتر باشيم و با صبر و آگاهي بيشتر به زندگي رضايتبخشتري برسيم.
نويسنده | جيمز نوربري |
قطع | رقعي |
مترجم | نازنين فيروزي |
نوع جلد | گالينگور |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 176 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1 |
وزن | 200 |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است