«سلام، من متيو هستم، البته احتمالا مرا به اسم ديگري ميشناسيد. دوستانم متي صدايم ميكنند و نبايد الان زنده باشم.» داستان متيو پري، هنرپيشه معروف اينطوري شروع ميشود و ما را با خود به سفري ميبرد كه مبدا آن آرزوي كودكياش براي معروف شدن و مقصدش اعتياد و بعد رهايي از آن است. در مسير ما را با متيوي پنجسالهاي آشنا ميكند كه از مونترال به لسآنجلس رفت و بين والديني كه از هم جدا شده بودند در رفتوآمد بود؛ و متيوي بيستوچهارسالهاي كه در قسمت آزمايشي سريال معروفي كه آن زمان اسمش دوستاني مثل ما بود يكي از نقشهاي اصلي را قاپيد. متيو پري در داستاني خارقالعاده از خانوادهي نابساماني كه در آن پرورش يافت پرده برميدارد و درباره اشتياقش به ديده شدن صحبت ميكند؛ اشتياقي كه او را به سمت شهرت سوق ميداد و از يك خلا دروني حرف ميزند كه حتي با رسيدن به بزرگترين آرزوهايش نميتوانست پرش كند. پري با آن شوخطبعي معروفش، به صراحت و خودآگاه به شرح جدال مادامالعمرش با اعتياد و آنچه به آن دامن ميزد (با وجود اينكه به ظاهر به هرچه ميخواست رسيده بود) ميپردازد. زندگي و خاطرات متيو پري زندگينامهاي فراموشنشدني است كه شخصي و درعينحال شگفتآور است و دستي است كه براي ياري به سمت افرادي دراز شده كه براي ترك اعتياد ميجنگند. كتابي صددرصد صادقانه، تكاندهنده و بسيار خندهدار كه طرفداران متيو منتظرش بودند.
نويسنده | متيو پري |
قطع | رقعي |
مترجم | مرجان حميدي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 280 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است