کمتر فيلسوفي براي طرح انديشههاي خود قالب داستان و حکايتپردازي را انتخاب کرده است و همين نکته باعث شده که اين کتاب در ميان آثار فلسفي جايگاهي ويژه پيدا کند و آن را يکي از لذتبخشترين کتابهاي فلسفي بدانند.شخصيت اصلي کتاب، يعني ملخ، برگرفته از حکايتي از ايزوپ است، ولي اينجا حکايت ملخ از منظري ديگر روايت ميشود، زيرا چنانکه ميبينيم خردمند واقعي در اين روايت تازه ديگر مورچه نيست، بلکه ملخ است. اين ملخ راستين سراسر تابستان سرگرم بازي بوده است و حالا که زمستان کمکم دارد فرا ميرسد سرخوشانه مرگ را در آغوش ميکشد و بيلحظهاي ترديد شيوه زندگياش را تنها شيوه درست زندگي کردن ميخواند و با تمام توان در برابر شاگردانش. از آن دفاع ميکند.
پرسش بنيادين اين است که بهراستي بهترين طريق زيستن کدام است؟ آموزه طلايي ملخ فرزانه اين است که همگي بايد «بيکاره باشيم» و «بازي کنيم». ولي وقتي از «بازي» صحبت ميکنيم، دقيقا منظورمان چيست؟ نويسنده کتاب، برنارد سوتْس، دانشآموخته و استاد فلسفه در آمريکا و کاناداست و بيشازهمه براي اين کتاب به شهرت رسيده است. حوزه تخصصي پژوهشهاي فلسفي سوتس فلسفه بازيها و بازي کردن است و ايدههاي نوآورانهاش در اين باره در محافل دانشگاهي و غيردانشگاهي بسيار مورد توجه قرار گرفته است.
نويسنده | برنارد سوتس |
قطع | پالتويي |
مترجم | آرش فرزاد |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 310 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 12.5 * 19.5 * 1.8 |
وزن | 250 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است