فروغ فرخزاد را هميشه زني تنها تصور کردهايم که انگار با همه جامعه و شايد همه جامعه با او سر جنگ داشته است. او را پريشادخت بدنام شعر فارسي پنداشتهايم که به هيچچيز جز جلب توجه و عشق مردان نميانديشيده است. اين خطاي سيستماتيک، که گاهي تعمدي و ايدئولوژيک و گاهي هم از سر ناآگاهي بوده، ديگر بخشهاي هنر و زندگي فروغ را به حاشيه رانده است. فروغ تنها بود، اما شايد تنها احمد شاملو دانست که او چقدر شجاع بود که تنهايي به جنگ فرهنگ و سنتي چندهزارساله رفت و زمان او را در قالب گنجي «بايسته و آزانگيز» به زمين سپرد. فروغ هم در فيلمها و هم در داستانها و اشعارش به همان شجاعت و صداقت زندگياش جريان داشت. کتاب حاضر کوشيده است نگاهي به همه ابعاد شعر و هنر فروغ بيندازد بدون اينکه تجسسي در زندگي خصوصياش بکند. از اين روي، فروغ متقدم، فروغ متأخر، فروغ فيلمساز، فروغ مترجم، هرکدام بهطور جداگانه و در يک يا چند فصل بررسي و تحليل شده است. در کنار اينها، ميراث فروغ در حکم نمادي فرهنگي و تاريخي که آثارش به زبانهاي ديگر ترجمه شده، هم از بعد اثرگذاري اين ميراث و هم از بعد ترجمه آثارش، نيز جداگانه تحليل ميشود.
نويسنده | دامنيك پرويز بروكشا |
قطع | رقعي |
مترجم | سهراب طاوسي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 268 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | * * |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است