«ما داريم زيرِ روکشِ امورِ پيشپاافتادهاي خفه ميشويم که نسل اندر نسل فروبلعيده شدهاند و قرنهاست که ملبس به پسندِ روزْ ناقوسِ زوال و بيهودگيِ سرنوشتهاي انساني را مدام به صدا درميآورند.»
ــــ از پيشگفتار
پيشپاافتادههاي بنيادي مواجههايست با هيولايي چندسر: کليت جهاني که آدمي در آن روزگارش را سپري و سياه ميکند؛ از دموکراسيهاي فاسد تا جباريتهاي شيادي که رهاييبخشي را به نام کمونيسم صلا ميدهند. نويسنده انگار در اين کتاب، جايجاي، چيزي را که بعدها بدان رسيد، ميداند: اينکه خواستِ تخريب به خواستي ارتجاعي بدل شده است و براي غلبه بر کيش امروزين مرگ راهي نيست جز آفرينشِ خوشبختي خويش با غنا يافتن از خوشبختي ديگران. مرگپرستي و مرگزدگي را با چه سلاح ديگري ميتوان تخريب کرد جز لحن سودايي و شور ويرانگر و پردهبرانداز کلمات؟
نويسنده | رائول ونهگم |
قطع | رقعي |
مترجم | بهروز صفدري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 158 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | * * |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است