دن مدتي در کوهستاني اسرارآميز اسير بود و شکنجه مي شد، اما بخت با او يار بود و توانست از آنجا بگريزد. اگرچه آزادي براي او بهاي سنگيني داشت: از دست دادن حافظه. او خاطرات بسيار کمي از حوادث و تجربه هولناک کوهستان به ياد دارد، اما يک چيز را به خوبي مي داند و آن اين است که فرارش به معناي تنها گذاشتن برادرش در آن مكان هولناک بوده است.
«چطور ممکن است اين همه خاطره در حافظه وجود داشته باشد؟ ذهن آن ها را کجا جا مي دهد؟ اين مجموعه عشق و غصه، ترس و لذت را در کدام کنج و کدام شکاف حافظه مان نگه مي داريم؟ در کدام گوشه ذهنمان خاطر کسي را نگه مي داريم که مدت ها پيش ملاقاتش کرده ايم؟ خاطرات نااميدي و دروغ ها را کجا پنهان مي کنيم؟
نويسنده | شان اسماكر |
قطع | رقعي |
مترجم | مهسا خراساني |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 328 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14 * 21 * 2.1 |
وزن | 295 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است