کتاب آدولف هيتلر که نتيجه سال‌ها پژوهش گسترده‌ کرشاو، در اسنادو مدارکي تازه است، از بررسي تاريخ خانوادگي آدولف هيتلر، قبل از تولدش شروع مي‌شود و تا چگونگي تاثير شرايط اجتماعي و سياسي، برظهور هيتلر ادامه دارد. اين کتاب از آن جهت با ديگر زندگي‌نامه‌هاي نوشته شده درباره رهبر آلمان نازي متفاوت است که تلاش مي‌کند جنبه‌هاي شخصي شکل‌گيري دوره بسيار مهمي از تاريخ بشر را به ابعاد غير شخصي آن پيوند بزند و به اين پرسش‌ها پاسخ دهد که ظهور پديده‌اي مثل هيتلر چگونه ميسر شد و او چگونه توانست دايره قدرت خود را تا آن حد گسترش دهد که به يگانه قدرت مطلق آلمان تبديل شود و آن‌چنان تمام رهبران نظامي و ارتشبدان آلماني را زير سلطه خود بکشد که بي‌چون و چرا از دستورات کسي اطاعت کنند که تا چندي قبل از آن، سرجوخه‌اي بيش نبود چگونه ممکن است مغزهاي متفکر و نخبگان تمامي قشرها و گروه‌هاي اجتماعي يک‌باره زمام اختيار خود را به طور مطلق در دست مردي بگذارند که به غير از ايجاد هيجان براي توده __ که الحق و والانصاف در آن خبره بود __ هنر و استعداد ديگري نداشت؟ بنابراين هدف نهايي کتاب، واکاوي و بررسي عوامل سياسي و اجتماعي جامعه آلمان است تا بتواند آن را به ابعاد شخصيتي مردي پيوند بزند که در شکل‌گيري و گسترش قدرت حزب نازي سهم قابل توجهي داشت و توانست سرنوشت ميليون‌ها انسان را رقم بزند. ايان کرشاو در بخشي از مقدمه کتابش درباره ضرورت مطالعه زمينه‌هاي سياسي و اجتماعي ظهور ديکتاتوري هيتلر مي‌گويد: «هيتلر و دولت نازي براي جامعه و مردم آلمان و البته براي ميليون‌ها انساني که قرباني اين حزب شدند، کابوسي ابدي است که ضربه? روحي وحشتناکي را براي هميشه بر روح و روان آن‌ها وارد کرد. اما آنچه از هيتلر به جا ماند و ماترک او، متعلق به همه ماست. بخشي از ميراث هيتلر تعهدي ابدي براي بشريت ايجاد کرده است تا همواره شرايطي که ظهور هيتلر را ممکن کرد، مدنظر داشته باشد. تنها از رهگذر تاريخ است که مي‌توانيم درس‌هايي براي آينده بياموزيم و از اين منظر، هيچ دوره‌اي از تاريخ مهم‌تر از عصري نيست که هيتلر در آن به قدرت رسيد.»