سوفي بايد به مار فكر ميكرد.
ماري كه خون آرتور در رگهايش جاري بود و اهالي گوشه گوشه جنگل را به وحشت انداخته بود. ماري كه جان دوستشان را گرفته بود و ميخواست آنها را هم بكشد.
ولي تمام حواس سوفي به گلهاي ادريس بود.
سوفي در گوش آگاتا پچپچ كرد: «توي كل قصر خزيدن.» و با حركت سرش به هزاران گل پامپام مانند به رنگهاي صورتي، ارغواني و زرد اشاره كرد كه وجب به وجب قصر جولي را پوشانده بودند.
«آگي، از گلهاي ادريس متنفرم. شبيه مغز آدمهان. حتي با ديدنشون غش ميكنم.»...
نويسنده | سومن چيناني |
قطع | رقعي |
مترجم | رباب پورعسگر |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 414 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.4 * 2.2 * 21 |
وزن | 405 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است