آگاتا غلت زد و سرش را زير بالش فرو كرد.
شش ماه از روز تاجگذاري ميگذشت.
آگاتا از آن روز به بعد، درست و حسابي نخوابيده بود.
آگاتا حس كرد ريپر خودش را با بدخلقي در انتهاي تخت انداخت، بيقراري آگاتا او را هم بدخواب كرده بود. آگاتا دلش براي او سوخت، آه كشيد و كوشيد روي نفسهاي خودش تمركز كند. ذهنش به تدريج آرام شد. هميشه وقتي به ديگران كمك ميكرد عملكردش بهتر بود، حتي اگر آن كار خوابيدن اجباري و فداكاري به خاطر راحتي گربه كچلش با آن پوست چروكدارش بود...
نويسنده | سومن چيناني |
قطع | رقعي |
مترجم | رباب پورعسگر |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 380 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.4 * 2.2 * 21 |
وزن | 367 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است