«استنلي پاتز» روزگار خوشي دارد تا اينكه كارخانه كشتيسازي تعطيل ميشود. عمويش ميزند توي كار توليد كنسرو ماهي! و آنوقت بومب!!! همه آنقدر غرق كار ميشوند كه زندگي در خانه پلاك 69 خيابان فيشكوئي نابود ميشود! شبي استنلي خانه را ترك ميكند. ميرود و توي سيرك كار ميكند. بعد با داستايفسكي و نيتاشا به سفر ميرود.
همانطور كه استنلي سفر ميكند و از زندگي قبلياش دور و دورتر ميشود، بيا ما برويم بالا و بالاتر تا كنار ماه و ستارهها. از آنجا لحظهاي را تماشا كنيم كه او با «پانچو پيرلي» افسانهاي ملاقات ميكند. پانچو، همان مردي كه با پيراناها، يعني خطرناكترين ماهيهاي دنيا، شنا ميكند. پانجو از استنلي ميخواهد با پيراناها شنا كند. آيا استنلي توي آكواريم پيراناها شيرجه ميزند؟ آيا آنقدر شجاع هست كه بپرد توي آب و برود دنبال سرنوشتش؟
نويسنده | ديويد آلموند |
قطع | رقعي |
مترجم | ريحانه جعفري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 272 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.1 * 1.7 * 17.9 |
وزن | 225 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است