«لتي اسپينوزا» براي اداره و گذراندن زندگياش در چهارده سال گذشته، سه شغل مختلف عوض كرده است. در طي اين مدت مادر لني از فرزندان او، الكس كه اكنون پانزده ساله است و لونا كه شش سال دارد در آپارتمان كوچكي در منطقه دورافتادهاي نزديك به خليج نگهداري ميكرده است اما حالا پدر و مادر لني قصد بازگشت به مكزيك را دارند و او مجبور است به تنهايي سرپرستي فرزندانش را به عهده بگيرد و يك مادر تمام وقت باشد اما... ونسا ديفنباخ در رمان «هرگز بال پرواز نخواستيم» با نثري زيبا موضوع مادري ناگزير، مهاجرت غيرقانوني و روياي آمريكايي شدن را در داستاني قدرتمند، آگاهانه و الهامبخش درباره خانواده به هم ميآميزد تا رمان، مدتها پس از خوانده شدن، همچنان در ذهن و قلب خواننده باقي بماند.اين رمان مصور از نگارشي سادهانگارانه و اغراقآميز و بدون احساساتي شدن، از نشان دادن مادران كاملي كه فقط بهترينها را براي فرزندانشان ميخواهند اجنتاب ميكند...
| نويسنده | ونسا ديفنباخ |
| قطع | رقعي |
| مترجم | فيروزه مهرزاد |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 416 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.2 * 2 * 21.3 |
| وزن | 459 |
| سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است