كشتيها سوت ميزنند و باز سوت ميزنند و سوت ميزنند
اما قرقره لنگر نميچرخد
هيچ زنجير خيسي در روشنايي گرگ و ميش برق نميزند
ناخدا با لباس سفيد و طلايي ايستاده همچون سنگ
به هر كجا سفر ميكنم يونان مرا رنجه ميدارد
پردههايي از كوهها، مجمعالجزايرها، خاراي عريان
نام آن كشتي كه سفر ميكند اين است: عذاب 937
نويسنده | جورج سفريس |
قطع | رقعي |
مترجم | عبدالله كوثري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 180 |
نوبت چاپ | 3 |
ابعاد | 14.5 * 1 * 21.5 |
وزن | 225 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است